- پهره دار
- نگهبان محافظ
معنی پهره دار - جستجوی لغت در جدول جو
- پهره دار
- پاسدار، نگهبان، محافظ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حصه دار، شریک سهیم، دارای حظ و نصیب
آنکه دارای مهره است ذی فقار. یا مهره داران. نام عام کلیه جانوران استخواندار جانورانی که دارای استخوان میباشد و بالمال صاحب تیره پشت (ستون فقرات) هستند استخوانداران ذی فقاران ذوفقاران
جنسی از قفل که صاحب انواعی است مقابل پیچ دار
Feathered
пернатый
gefiedert
пір'яний
pierzasty
emplumado
piumato
emplumado
plumeux
gevederd
ที่มีขน
bersayap
مرفوفٌ
पंखदार
מכוסה נוצות
깃털이 있는
mwenye manyoya
পালকযুক্ত
پرندے والے
آخرچی
آغاجی
صلحب قدر و منزلت و رتبه
محبوب شوخ و شنگ
پاره پاره
که پرز دارد پرزه دار پرزگن پرزناک
حاجب، دربان